این زبان حال بسیاری از دانشجویان عزیز است که این حقیر با الهام از احوالات خود و نظر در احوالات دیگر بزرگان فن به آن دست یافته ام...میدانم این حقیر قلمی نارسا دارم پس بزرگان فن این حقیر ن چندان پیر را بر جوانی و عذر تقصیر ببخشند...
باشد ما نیز در مَیت بزرگان ب حالی برسیم شایسته بزرگی بزرگان فن...
فی الحال:
فرجه استو میزند دانشجو خر....
آحِر ترم است اخِر ترم است،آخَر
سالن مطالعه میشود پر از جزوه
نمیدهد کسی جایش را حتی به پدر
شوخی نیست پای مشروطی در میان است
میدود دانشجو پی آن جزوه نویس برتر
بازار کپی داغ است مثل فصل امتحان
نه، داغی هوای خرداد هست از آن کمتر
قولی در میان دانشجویان هست رایج
در ابتدای فرجه هرکسی میدهد بخود ک دگر
درس بخانم نشوم اسیر شب امتحان
این قولیست که هرگز نمیشکنم آن را دگر
قطعا همان گوید ک انجام دهد بی شک
مثل امریکا ک انجام دهد حقوق بشر
همان ک در طول ترم میخاندنش خرخان
آخر ترم میوشد ز جان عزیزتر،! آری عزیزتر!!
شاگرد اولها میشوند همچو ستاره سهیل
شاگر آخِرها میشوند ب دنبال آنان در ب در
هزار نذرو نیاز میشودو هزار سوزو گداز
خدایا قول میدهم برخیزم نماز صب را،کن باور
میشود سوالات را از الطافت بکنی غذای موران؟!
میشود از کرم بکنی مراقبان را کورو کر؟!!
بیشک ذکر لب هر دانشجو این است
دعای کارگشای امن یجیب المضطر
خلاصه آن ترم هرجوری ک بود به لطف خدا
میگذرد، امتحانات هم میگذرد به خوشی و خَیر
ترمی میگذردو میشود موسم فرجه
باز دانشجو جزوه هایش ب بغل!!،میزند بر سر
:: موضوعات مرتبط:
مطالب نویسنده ,
,
:: برچسبها:
زبان حال بسیاری از دانشجویان ,
موسم فرسه استو ,
میزند دانشجو خر ,
آخر ترم است ,
آخر ترم است ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0